نقش وقف،مشارکت وامورخیریه و تاثیرآن در اجتماع
چکیده: وقف و نهادهای خیریه از مختصات نظام حقوقی و اقتصادی اسلام میباشند.وقف عملی صالح و باقی است و مصداق روشنی از تعاون،یکدلی و انفاقی است دور از منت و...
چکیده: وقف و نهادهای خیریه از مختصات نظام حقوقی و اقتصادی اسلام میباشند.وقف عملی صالح و باقی است و مصداق روشنی از تعاون،یکدلی و انفاقی است دور از منت و احسان و خیری بدور از ایجاد تحقیر نسبت به شخصیت دیگران میباشد. وخیری دائمی ومستمر و بدون هیچ گونه ریا و دودلی و بدون اضطرار و تکاثر است که با اختلاف و تفاوت های طبقاتی جامعه برخورد میکند و از این حد از تفاوت ها میکاهد. در نتیجه عاملی که نام واقف را سربلند و جاودان نهاده و وی را به نوعی از آسایش و آرامش روح و روان و سبک بالی میرساند . درحقیقت گره خوردن وقف و نهادها و ارگانهای خیریه عاملی میشوند برای ایجاد امنیت اجتماعی ودرنهایت نقش آفرینی میکنند زیرا وقف ساختار و ماهیتی دولتی نیست و کاملا مردمی و از نهاد شخص برمیخیزد.
به علاوه در وقف با گرفتن حق مالکیت از مالک،از انتقال دادن مالکیت ممانعت شده و با هدف جلوگیری از ثروت اندوزی غیرمعقول قدم نهاده میشود. سوال اساسی پیش آمده این است؛نقش و تاثیر اساسی وقف و ارگان های خیریه در امنیت اجتماعی و اقتصادی چیست؟ ابتدا باید دانست که دولت نظارت و کنترل بر ارگان های خیریه و موقوفات را بر طبق قوانین مربوطه برعهده دارد.پس به دین ترتیب وقف با این عنوان یکی از نهادهای جامعه که مستقل از دولت میباشد که میتواند درصد امنیت جامعه را بالا نگه دارد به دلیل اینکه افرادی که از وقف سود میبرند در مورد مسائل اقتصادی از امنیت بیشتری برخوردار خواهند شد. همچنین وقف میتواند در اموری همچون برنامه های شهری،فرهنگی،علمی،پژوهشی و ...مورد ارزیابی قرار میگیرد.
اثر وضعی و درونی وقف متوجه واقف و یا فرد خیّرمیباشدکه با وقف، بخش یا تمام مال خویش،نفسش را از زنگارها پاک نموده و درون خویش را پالایش میکند.ازبین بردن فقر و تنگدستی در جامعه موجب ناهماهنگی است زیرا فقر نشانه نابرابری و ناعدالتی و ظلم در جامعه است.متاسفانه امروز با افزایش نهاد های خصوصی، تعداد فقرا و قدرت مال اندوزی ثروتمندان افزایش یافته است.و این خود مسئله بسیار مهم و ضروری برای جامعه میباشد. مقدمه: هدف از وقف؛ترویج و گسترش و تثبیت ارتزاق و رفع مستمندان عمومی جامعه و تاسیس ارگانهای خیریه به منظور کاهش اختلاف طبقاتی جامعه میباشد که باید به درستی این خیریه ها حمایت شوند تا پایدار و مستدام به این وظیفه خطیر عمل نمایند.سنت وقف و موسسات خیریه ازدیرباز دارای اهمیت بوده است زیرا توجه ویژه ای به نیازهای نیازمندان داشته است. وافراد با تکیه بر سنت خداپسندانه وقف، به احداث و برپایی موسسات خیریه عام المنفعه پرداخته اند.
طبق ماده 87 قانون مدنی؛واقف میتواند شرط کندکه منافع موقوفه مابین موقوف علیهم به تساوی تقسیم شود یا به تفاوت ویا اینکه اختیار به متولی یا شخص دیگری بدهد که هر نحو مصلحت داند تقسیم کند.
"همه واقف باشیم"
این جمله "همه واقف باشیم" جمله و شعار بسیار مناسبی است که برگرفته از یک خواست اجتماعی است، برای گسترش وقف نیاز است که همه مردم مشارکت داشته باشند نه تنها ثروتمندان و متمولین و برای اینکه همه بتوانند در این امر خیر و در این سنت حسنه باقیات صالحاتی را از خود به یادگار بگذارند راهکارهای مختلفی میشود ارائه کرد. وقف تنها به این صورت نیست که یک نفر باید آن را انجام دهد بلکه چندین نفر می تواند هر کد ام سهمی را در اختیار بگذارند بنابر این همه افراد میتوانند در این امر خیر و ارزشمند مشارکت داشته باشند. جایگاه وقف در روایات:
احاديث در اين زمينه فراوان است.از جمله در روايتى مىخوانيم كه فردى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) پرسيد: زمينى بسيار مرغوب دارم. آن را چه كنم؟ فرمود: «احْبِسْ أَصْلَهَا وَسَبِّلْ ثَمَرَتَهَا؛ اصلش را وقف كن و محصولش را در امور خيريه مصرف نما».( كنز العمال، ج 16، ص634، ح 46150؛ (دائرة المعارف فقه مقارن، ج2، ص448).)
و یا حديث معروف پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) كه مى فرمايد: «إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ، إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ، صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ، أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ، أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَه؛ هنگامى كه مؤمن از دنيا میرود، عملش قطع مىیشود مگر از سه چيز: صدقات جاريه (اموالى كه به صورت موقوفه و مانند آن در آمده و مردم دائما از آن استفاده مىكنند) و علوم و دانش هايى كه انسان ها از آن سود مىبرند و فرزند صالحى كه براى او دعا مىكند». بحارالانوار، ج 2، ص22؛ (اخلاق در قرآن، ج1، ص88).
میتوان تجارت را از دیگر شیوههای مدیریت اقتصادی مادر حضرت زهراسلام الله بیان کرد.در یکی روایات آمده است که دو چیز به اسلام کمک کرد، یکی قدرت امیرالؤمنین و دیگری مال و ثروت حضرت خدیجه(س)، واقعیتی است که سرمایه و ثروت حضرت خدیجه بود که اسلام را نجات داد، به طوری که تمام ثروت حضرت(س) در سه سال اقامت اجباری مسلمانان در شعب ابوطالب به مصرف رسید و تمام شد. نتیجه گیری:همانطور که بیان شد وقف عامل اقتصادی مهم در هر جامعه میباشد در نتیجه "وقف "و موسسات خیریه میتوانند به صورت مشارکتی در راستای هم همراه یکدیگر باشند تا اموری چون فقر و نیازمندی از چهره جامعه کمرنگتر گردد. بااین وجود میتوان گفت:نهادهایی همچون خیریه حضرت خدیجه سلام الله علیها بسیار مثمر ثمر بوده و توجه ویژه ای به تکریم نیازمند و دستگیری از این قشر آسیب دیده جامعه نموده است.
دیگر نوشتهها